بی دلیل!

شاید برای یک لحظه بودن...

بی دلیل!

شاید برای یک لحظه بودن...

بی دلیل!
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است

199 ثانیه

در 199 ثانیه چراغی که قرمز بود،
پسرک در ماشین آخرین مدل خود،
و کمی آنطرف تر مَردی با زن و دو دخترش سوار بر موتور،
پسرک نگاه به وضع اصفناک آن مَرد انداخت و نیشخندی زد،
مَرد خجالت کشیده بود،
پسرک یک سوم آن مَرد هم سن نداشت،
و همسر آن مَرد که با حسرت پسرک را نگاه میکرد،
و منی که نظاره گر داستان بودم،
و صدایی آشنا از بلندگوی مسجد خیابان;
"فردا که بهار آید ، آزاد و رها هستیم"
آن مرد 199 ثانیه در خود مُرد... !