بی دلیل!

شاید برای یک لحظه بودن...

بی دلیل!

شاید برای یک لحظه بودن...

بی دلیل!
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بانو» ثبت شده است

بانو

Banoo

شبهای پر از تشویشِ من، منو ذره ذره از ریشه کَند
صورتِ تیره از ته ریشِ من، سیگارِ بیشتر، کِدریِ لب
تموم اینها تقصیرِ من، بانو باش بذار اهلی بشم!

بیزارم از این شهرِ تموم شده، حرفایِ منن که تموم نمی شن
تو گوشاتُ فقط بسپار به من، بهت قول میدم حروم نمی شن
بذار بیوفته یه خودکار از دست، بانو باش، یه دنیا حرفم

لگدمالِ قالــیِ من، اما گرونه، می خوام فقط کنارِ تو سـرد بشه تنها استکانِ چاییِ من
چاهی که من، توشم لبریزِ تاریکیه
بانو بمون تا خالی بشم

دونه های من گل نمی دن، تموم عصرهام جمعه می شه
گوشای نااهل اونقد زیادن، کلماتم همه خورده می شن
نمونده توانِ راه رفتن ولی، بانو باشی تا قله می رم

باختم قمارم، صافم زلالم، هر چقدر باشی بازم خمارم

شعارم راهم، راهم شعارم، سوالم خاکی و خاکم سوالم
هیچ نوری رو نکردم هضمش، بانو تو باشی ماهم رو دارم

هرج و مرج و عصیانم، فریادِ زخمِ عـریانم
کشتیِ میونِ طغیانم، ناامید از انجیل و قرآنم!
گرمــیِ دستای کثیفُ نمی خوام، بانو به دستات محتاجم

چرخ می زنی چرخ می زنم، زجر می کشی زجر می برم
ساز می زنی حال می کنم، ناز می کنی ناز می خرم
موی پریشون باز می دویی، بانو منو آغاز می کنی

من غرقم توی نگات، غریقِ بی نیاز از هر نجات
تو این دنیای بی ریتم و نظمم، وزن می گیرم از خنده هات
دورترین جای زمین وایسی، بانو میام من برعکسِ باد

خودخواه ترین مردِ عالمم، برای من تو بِکر باش
همه معتاد و مستِ تَنن، برای من تو فکر باش
دخیل به هیچ گنبدی نبستم، بانو برام ذکر باش

من معتقدم به اعجازت، محکومم کن به زندانت

تا هر وقت بگی دَووم میارم، اگر بدونم زندانبان تویی

گره خوردی به تقدیرِ من، بــــانویِ زیبایِ سه حرفیِ من :)

#بانو